امیر(ع) دایرة المعارف اسلام

ساخت وبلاگ

کارشناسان در گفت وگو با شبستان تشریح کردند:
امیری که دایره المعارف اسلام است/هرگز مصلحت را به مکر و دروغ آلوده نکرد!
خبرگزاری شبستان: امیر(ع) دایرة المعارف اسلام است آنهم دایرة المعارف تخصصی؛ حضرت امیرالمومنین(ع) مصلحت سنجی داشتند ولی مصحلت ایشان یک مرز مشخص با غَدَر(نقض عهد) داشت.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: شهادت حضرت امیر(ع) در شرایطی به وقوع پیوست که جامعه اسلامی آن زمان، وام دار حکومت حاکمی عادل بود. حاکمی که در طول نزدیک به پنج سال زمامداری، حق را به صاحب حق رساند و اجازه هیچ دخل و تصرف اضافه ای را در بیت المال نداد. اما ... مردم به چنین امامی پشت کردند و بسیاری به خود اجازه می دادند تا حرف های ناروایی را در مورد حضرت امیر(ع) بیان کنند و در این میان خوارج بیش از هر گروه دیگر به این آتش فتنه دامن می زدند. با این حال صاحب شمشیر عدالت، امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) اعتنایی به یاوه گویان نداشت و کار خود را می کرد و همین عدالت برای دشمنان اش گران آمد تا جایی که نقشه شهادت اش را کشیدند!

از این رو، به مناسبت فرا رسیدن بیست و یکم ماه مبارک رمضان، سالروز شهادت امیرالمومنین امام علی (ع) و به منظور بررسی ابعاد این عدالت مطلق با دو تن از کارشناسان به گفت وگو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:

حجت الاسلام احمد رهدار، رییس موسسه فتوح اندیشه قم در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، در پاسخ به پرسشی در مورد مواجهه حضرت امیر(ع) با شرایط مختلف سیاسی آن زمان اظهار کرد: در آغاز باید گفت برخی از ویژگی های حکومتی حضرت امیر(ع)، ناشی از مقام عصمت ایشان است؛ برای مثال وقتی می خواهند استاندار یا فرمانداری را در جایی تعیین کنند معمولا به اتاق شخصی خود می رفتند و با خدا خلوت می کردند و متناسب با برداشتی که از جامعه عصر خود داشتند، حکم هر کسی را می دادند و اعزام اش می کردند.

رئیس موسسه فتوح اندیشه قم با بیان اینکه حکومت حضرت امیرالمومنین(ع)، خطوط قرمزی دارد، تصریح کرد: حضرت(ع) از ابتدا تا پایان کار بر این خطوط تاکید داشتند  برای مثال در ماجرای شورای شش نفره، عبدالرحمن عوف به حضرت(ع) پیشنهاد داد که من حاضرم به شما رای دهم به شرطی که بر سنت رسول الله(ص) و سنت شیخین عمل کنید؛ حضرت(ع) می فرمایند: «من بر سنت رسول الله عمل می کنم نه شیخین». بعدها حضرت امیر(ع) مورد استنطاق قرار گرفت و برخی عنوان کردند که در آن زمان با توجه به شرایط می پذیرفتید و بعد بر اساس سنت رسول خدا(ص) عمل می کردید و اگر سوالی هم می شد بر همان اشتراکات دست می گذاشتید. حضرت(ع) پاسخ می دهند: «نمی خواهم پایه حکومت خود را بر اساس دروغ بگذارم!».

رهدار افزود: در طول دوران حکومت حضرت امیر(ع) نیز افرادی می گویند ما حاضریم با شما بیعت کنیم و در خدمت شما باشیم. حضرت(ع) هم می دانستند این افراد آدم هایی هستند که اگر بیعت نکنند و از قلمرو حکومت خارج شوند از دست شان هر نوع خرابکاری بر می آید ولی با این وجود ایشان شرط و شروط آنان را نپذیرفتند، از جمله شروط شان این بود که از این زمان به بعد، قوانین همان قوانین شما باشد ولی این قوانین عطف بماسبق نشود به این معنا که آنچه ما از بیت المال برداشتیم را کاری نداشته باشید و از حالا به بعد عدالت شما برقرار شود که حضرت امیر(ع) در پاسخ فرمودند: «به خدا سوگند! اگر ببینم آنچه را بیهوده از بیت المال، به این و آن بخشیده یا به مهر زنان یا بهای کنیزان داده اید، آن را باز می گردانم».

 این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه رویکردهای حضرت امیر(ع) می تواند به عنوان یک قاعده برای ما در مقام اداره جامعه کارگشا باشد، تاکید کرد: ما گاهی مرز بین مصلحت و غدر(نقض عهد) را تشخیص نمی دهیم یا اصلا نیامده ایم تئوری پردازی کنیم که این سبب می شود در مقام اداره کشور به نام مصلحت، حیله ورزی کنیم! چیزی که حضرت امیر(ع) به صراحت در روش خود نفی می کنند .

وی ابراز کرد: حضرت امیرالمومنین(ع) مصلحت سنجی داشتند ولی مصحلت ایشان یک مرز مشخص با غَدَر(نقض عهد) داشت. مصلحت ورزی امام علی(ع) هرگز از سوی کسی به عنوان حیله فهم نشده است. امروز اما بسیاری اوقات به دلیل مشخص نکردن مرزها و مصلحت عمل می کنیم و در واقع عملکردمان از جنس غدر و حیله است.

رهدار خاطرنشان کرد: نتیجه اینکه حضرت امیر(ع) همواره خطوط قرمزی در عملکرد خود داشتند و هر کسی که در مدار حکومت حضرت(ع) قرار می گرفت، می دانست که نباید خطوط قرمز ایشان را رد کند؛ تاریخ شواهد فراوانی دارد که امام علی(ع) نسبت به این خطوط تسامحی نداشتند، از جمله اینکه یکی از محبان امیرالمومنین امام علی (ع) در دوران حاکمیت حضرت(ع) دزدی کرد و شرایط دزدی هم به گونه ای بود که طبق فقه اسلامی، باید دست او را قطع می کردند، حضرت(ع) دست این فرد را قطع کردند اما آن شخص به اندازه ای محب حضرت(ع) بود که بعد از آن نیز وقتی وسط اجتماع آمد با وجود طعنه هایی که مردم به او می زدند در مدح عدالت امیرالمومنین امام علی(ع) اشعاری را سرود .

دریای عظمت و علم بی کران امیرالمومنین علی(علیه السلام)

بنابر این گزارش و در ادامه، بخشعلی قنبری، نهج البلاغه پژوه نیز با اشاره به ابعاد عظمت حضرت امیرالمومنین امام علی(ع) اظهار کرد: زمانی که از عظمت کسی سخن می گوییم، ابتدا باید مشخص کنیم آن شخص در چه حوزه ای دارای عظمت و شان بالا نزد مردم است؛ عظمت و شخصیت حضرت امیر(ع) را از چند جهت می توان بررسی کرد.

وی گفت: امیرالمومنین(ع) از دوران کودکی تا پایان عمر، انسانی بسیار کوشا و از نظر علمی شخصیتی بسیار باعظمت بودند، به لحاظ آراستگی به اخلاق نیز انسانی باعظمت اند، علاوه بر این، حضرت(ع) هم به لحاظ مجاهدت در راه آرمان و عقاید انسانی متعالی است و هم در مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... . وقتی که زندگینامه حضرت امیر(ع) را بررسی می کنیم، زندگی ایشان سه دوره را شامل می شود، دوره اول، حضور در کنار پیامبر اکرم(ص) است که در این دوره با آگاهی کامل پیرو پیامبر(ص) بودند.

قنبری ادامه داد: دوره دوم، دوره پس از پیامبر(ص) تا قبل از خلافت است، این دوره حدودا بیست و پنج سال طول می کشد، در این دوره حضرت امیر(ع) عظمت شان را با دو صفت متعالی نشان می دهند، یکی ظرفیت و دیگری حلم؛ این ظرفیت و حلم باعث می شود که حضرت امیر(ع) به هر سه خلیفه قبلی مشاوره دهد و هر سه خلیفه را از نظر علمی و دیگر ابعاد حمایت کند. انسان چه ظرفیتی باید داشته باشد که از مخالفان خود حمایت کند؟! چنان که از خلیفه اول در مقابل کسانی که از روم می آمدند تا در مناظرات خلیفه را شکست دهند و باعث آزار شوند، حمایت کردند یعنی تنها کسی که به لحاظ علمی از اسلام و از خلیفه اول دفاع کرد، حضرت امیر(ع) بودند.

وی  با اشاره به کمک های امیرالمومینن(ع) به خلیفه دو بیان کرد: نقل است خلیفه دوم، هفتاد و دو بار گفت: اگر علی(ع) نبود، خلیفه هلاک می شد،  حمایت حضرت امیرالمومنین(ع) از خلیفه سوم نیز اظهر من الشمس است، ایشان نه تنها به خلیفه سوم مشاوره می دادند بلکه حتی به فرزندان شان فرمود که از وی حفاظت کنند. همچنین، وقتی از مصر شورش به پا شد فرزندان امیر(ع) از منزل خلیفه سوم نگهبانی و حفاظت کردند.

این استاد دانشگاه در ادامه به علم حضرت امیر(ع) اشاره کرد و گفت: درباره علم امیرالمومنین(ع) همین بس که حضرت امیر(ع) بنیانگذار برخی دانش ها در جهان اسلام هستند، از جمله آنها قواعد زبان عربی است. حضرت(ع) بانی فقه اسلامی است. علاوه بر این، در آثار حضرت(ع) گزاره های بسیار علمی درباره روانشناسی وجود دارد و ما می توانیم با استناد به این گزاره ها یک نوع روان شناسی اسلامی را استخراج کنیم.

سرآمدی امیر(ع) در علم اخلاق

وی ادامه داد: امام علی(ع) در حوزه مطالعات زبانی حرفی برای گفتن دارند. اولا اینکه ایشان به چندین زبان تسلط داشتند و در دو علم سرآمد بودند، یکی فلسفه اخلاق که من بخشی از فلسفه اخلاق امیرمومنان(ع) را در کتاب «اخلاق حرفه ای با تاکید بر نهج البلاغه» آورده ام، اما نکته مهم آنکه در فلسفه اخلاقِ حضرت امیر(ع) سودگروی، وظیفه گروی، فضیلت گروی در کنار هم وجود دارد.

قنبری تصریح کرد: اما دومین علمی که ما می توانیم در عصر حاضر در آثار حضرت امیرالمومنین(ع) پیگیری کنیم، دانش خود اخلاق است. یعنی نظام اخلاقی امیرمومنان امام علی(ع)؛ به عبارت دیگر اخلاقی که حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه بیان کرده اخلاق مربوط به رابطه انسان با خداست، انسان با خودش، شامل اخلاق انسان با دیگران و اخلاق طبیعت یا محیط زیست که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته، در کنار این موارد مباحث نظری اخلاق نیز در فرمایشات مولا(ع) وجود دارد.

وی تاکید کرد: در بین پژوهشگرانی که در مورد آثار حضرت امیر(ع) تحقیق کرده اند غالبا چون به نهج البلاغه نگاه دارند و در نهج البلاغه عموما به مباحث سیاسی و اجتماعی برخورد می کنند، دچار یک نوع مغالطه «کُنه وَجه» می شوند، این مغالطه یعنی یک وجه از یک شخصیت را ببینید و گمان کنید که همه شخصیت او در این وجه خلاصه می شود.

این پژوهشگر اظهار کرد: لذا هرجا می رویم امیرمومنان(ع) را به سیاست، مدیریت، می شناسند و اینکه چهار سال و خرده ای خلافت کرده اند، این در حالی است که امیرالمومنین(ع) در دانش عرفان و سلوک عرفانی نه تنها به لحاظ عملی تبیین کننده بلکه صاحبنظر هستند.

قنبری با بیان اینکه امیرالمومنین(ع) با علم و عمل شان فرمایشات پیامبر(ص) را عینیت بخشیدند، تصریح کرد: امام علی(ع) همیشه تابع حق است، نگاه نمی کند که طرف مقابل از بستگان، دوستان یا از دشمنان است، برای مثال فردی نزد حضرت(ع) می آید و می پرسد بهترین شعرا کیست؟ حضرت امیر(ع) می فرمایند: «کسی است که از صنعت شعری استفاده کند و چنین گوید و چنان.»، می پرسد که یا علی برای من نام ببر. بعد حضرت(ع) می فرماید: «اگر ناچار باید اظهار نظری کرد باید گفت آن پادشاه تبهکار (یعنی امرء القیس) بر دیگران مقدم است.»

وی گفت: امرء القیس یکی از شاعران عصر جاهلی است که شعرش را از خانه کعبه آویزان کرده بودند. از نظر اعتقادی حضرت امیر(ع) با او سنخیتی ندارد ولی در مقام حق به برتری شعر او تصریح می کند و فضیلت دشمن را زیر سوال نمی برد؛ امام امروز اگر عقاید یک نفر با ما نخواند، او را زیر سوال می بریم!

این محقق در پایان خاطرنشان کرد: حضرت امیر(ع) از نظر علمی، دایرة المعارف اسلام اند و این دایرة المعارف خلاصه و سطحی نیست بلکه دایرة المعارف تخصصی اسلام به شمار می رود، چون هر رشته ای که بخواهیم در نهج البلاغه یا سایر آثار حضرت امیر(ع) پیگیری کنیم می بینیم آنچه که حاصل می شود یک اثر تخصصی عمیق است.

 منبع خبر: خبرگزاری شبستان

نـــــــــارون...
ما را در سایت نـــــــــارون دنبال می کنید

برچسب : امیرع,دایرة,المعارف,اسلام, نویسنده : 3naarvan14 بازدید : 125 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:55